کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: کتاب


المنتظم في تاريخ الأمم و الملوك‏

موضوع : چهارده معصوم (ع)
ناشر : دار الكتب العلمية
انتشارات : دار الكتب العلمية

نام كتاب: المنتظم في تاريخ الأمم و الملوك‏ نويسنده: ابو الفرج ابن الجوزي‏  وفات: ۵۹۷ ق‏مری تعداد جلد واقعى: ۱۹   زبان: عربى‏  موضوع: تاريخ عمومى‏ ( این کتاب توسط انتشارات  دار الكتب العلمية  در سال ۱۴۱۲ هجری قمری در شهر بیروت چاپ شده است)

موضوع کتاب المنتظم فى تاريخ الملوك و الامم‏
اين كتاب مهم‏ترين اثر ابن جوزى در تاريخ است. در اين كتاب مؤلف پس از خطبه كه با عبارت "الحمد لله الذى سبق الازمان و ابتدعها و الالوان و اخترعها . . ." شروع
می‌شود، به اقامه دليل بر وجود خداى تعالى و سپس ذكر نخستين مخلوقات می‌پردازد و تاريخ عالم را از آغاز تا دوران پيامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و از آن زمان تا ۵۷۴ قمری/۱۱۷۸ میلادی (خلافت المستضى‏ء: ۵۷۵ -۵۶۶ قمری/ ۱۱۷۹-۱۱۷۱ میلادی) را می‌آورد. وى حوادث تاريخى قبل از هجرت را بر حسب ابواب و بعد از آن را به ترتيب سنوات ذكر می‌كند. در تاريخ هر سال نخست اخبار مهم و حوادثى را كه از نظر وى جالب يا شگفت انگيز بوده است، می‌آورد. سپس به وفيات بزرگان می‌پردازد و در اين بخش نام آنان را كه گاه همراه شرح مختصرى از احوال و آثارشان است، به ترتيب الفبايى ذكر می‌كند. حاجى خليفه پس از معرفى المنتظم و اشاره به فوايد جنبى آن در علم حديث از قول "مولا على بن حنايى"، می‌افزايد: در اين كتاب مطالب بى ‏اساس و اغلاط آشكار بسيار است كه برخى از آنها را در حاشيه نسخه‏ اى كه به خط مؤلف است، اشاره كرده ام. آنگاه می‌افزايد كه اين كتاب را شيخ علاء الدين على بن محمد مشهور به مصنفك در ۸۷۰ قمری/ ۱۴۶۶ میلادی در ادرنه در يك مجلد خلاصه كرده و آن را مختصر المنتظم و ملتقط الملتزم ناميده است. بروكلمان از اين كتاب با عنوان المنتظم فى ملتقط الملتزم سخن گفته است كه به نظر می‌رسد تصحيفى از نام مختصر مصنفك باشد. وى می‌نويسد قسمت اول اين كتاب مأخوذ از طبرى است كه مطالب بسيارى در وفيات بدان افزوده شده است و قسمتهاى اخير آن مقتبس از الكامل ابن اثير است، هر چند كه ابن جوزى خود در المنتظم ابن اثير را مورد انتقاد قرار داده است‏. در مقايسه ‏اى اجمالى كه ميان مطالب المنتظم و تاريخ طبرى و همچنين الكامل ابن اثير به عمل آمد، معلوم شد كه نظر بروكلمان در مورد قسمت اول صحيح است، اما اقتباس قسمت هاى اخير المنتظم از الكامل ثابت نشد. بنابراين و با توجه به سخن عبد المنعم در مقدمه بر كتاب العسجد المسبوك غسانى كه می‌نويسد: گروهى از مؤلفان پس از ابن جوزى از جمله ابن اثير از المنتظم سود جستهاند، می‌توان احتمال داد كه بروكلمان تلخيص مصنفك را با المنتظم اشتباه كرده و آن را با تاريخ طبرى و الكامل ابن اثير مقايسه نموده باشد. ابن قفطى در بحث از علم تاريخ و كتب تاريخى، المنتظم ابن جوزى را به مثابه يكى از تكمله‏ هاى متوالى تاريخ طبرى كه هر يك براى كامل كردن كتاب هاى پيش از خود تأليف شده، به شمار آورده است و می‌گويد: ذكر حوادث پس از المنتظم را ابن قادسى تا ۶۱۶ قمری ادامه داده و آن را تكميل كرده است
اجمالى از مطالب كتاب‏
ابن جوزى در المنتظم نظير آنچه در روزنامههاى روزگار ما
می‌آيد، از حوادث گوناگون سخن می‌گويد: رويدادهاى مهم سياسى، توطئه‏ ها،  اخبار مربوط به جنگ ها، اخبار فرهنگى (برگزارى مجالس وعظ و خطابه و مناظره، تأسيس مدارس و نام مدرسان و معيدان آنها... ) ، منازعات مذهبى و كلامى، تاريخ آغاز و پايان بناها، قتل ها، سرقت ها، نيرنگ ها، آتش ‏سوزي ها، رويدادهاى شگفت انگيز، اخبار مربوط به خليفه (شكار، سياحت، بيمارى... )، گزارش برخى نرخ ها در روزهاى گرانى و ارزانى، قحط و غلاها، شيوع بيماري ها، سوانح طبيعى (طغيان رودها، باران هاى شديد، تگرگ هاى درشت... )، گزارش گرم ترين روز سال، اخبار مربوط به افطارى و مهماني ها به مناسبت هاى مختلف، گزارش اعدامها (دزدان، قاتلان، بدمذهبي ها... ) و... ، تا آنجا كه اگر صحت اين گزارشها محقق گردد، می‌توان اين كتاب، به ويژه جلد نهم و دهم آن را كه مقارن دوران زندگى مؤلف است، آيينه تمام نماى روزگار او دانست كه از لحاظ مطالعات علوم انسانى به ويژه علوم اجتماعى حائز اهميت فراوان است.
تلخيص كتاب‏
ابن جوزى خود كتاب المنتظم را كه در ده جلد بزرگ تأليف كرده بود، در يك مجلد كوچك مختصر ساخت و آن را "شذور العقود فى تاريخ العهود" ناميد. سخاوى اين كتاب را به خط ابن جوزى ديده است.سبط ابن جوزى
می‌نويسد تاريخ نيايم يعنى المنتظم در ۵۷۴ قمری به پايان رسيد. او تاريخ كوچكى به نام درة الاكليل دارد كه ذيلى بر المنتظم و حاوى حوادث سالهاى ۵۹۰-۵۷۵ قمری (سال تبعيد او به واسط) است و در اين كتاب حوادث به طور كامل استقصا نشده است.
جایگاه  شخصیت و زندگانی ابن جوزى‏
ابو الفرج جمال الدين عبد الرحمن بن على بن محمد جوزى قرشى تيمى بكرى بغدادى (۵۱۱-۵۹۷ قمری/۱۱۱۷-۱۲۰۱ میلادی) مورخ، واعظ، مفسر و فقيه حنبلى، نسب وى به محمد فرزند ابو بكر، نخستين خليفه،
می‌رسد،شهرت وى به ابن جوزى به سبب نسبت جدّ او به بارانداز  جوزه در بصره يا محله جوز در غرب بغداد است. عبد الرحمن در بغداد بدنيا آمد، تولد او را بين سالهاى ۵۰۸-۵۱۲ قمری نوشته ‏اند. ابن جوزى كودكى را در رفاه، صلاح و عفاف و به سرپرستى مادر و عمه‏ اش سپرى كرد. با كسى آميزش نداشت و با كودكان بازى نمی‌كرد. خود می‌گويد كه مادر التفات چندانى به وى نداشته است.عمه‏ اش او را براى كسب علم به داييش، ابو الفضل محمد بن ناصر بغدادى سپرد خود در المنتظم  می‌نويسد: كه ابو الفضل عهده ‏دار آموختن حديث به من شد و من مسند احمد بن حنبل و ديگر كتاب هاى مهم و اصلى را به قرائت او نزد شيوخ شنيدم و به خاطر سپردم. نيز در مشيخه آورده:
شيخ ما ابن ناصر مرا در كودكى نزد شيوخ
می‌برد، و عوالى(احاديث داراى اسناد عالى)را به گوش من می‌رساند و همه سماعات مرا به خط خود می‌نوشت و از آنان براى من اجازه می‌گرفت.  پس آنگاه كه معنى طلب علم را دريافتم، داناترين استادان و فهيم‏ ترين محدثان را براى ملازمت بر می‌گزيدم و به فضل استادان نظر داشتم، نه به شمار آنان.
نخستين سماع ابن جوزى در ۵ سالگى بود.خود در صيد الخاطر مى‏ نويسد: من از كودكى شيفته دانش بودم، پس بدان پرداختم، آنگاه علاقه‏مند شدم كه همه رشته‏ هاى علوم را بياموزم و در صدد برآمدم كه هر رشته را نيز به كمال فرا گيرم.نيز
می‌افزايد: تحمّل سختي ها در راه كسب دانش در كام جان من از عسل برايم شيرين‏ تر بود، در كودكى قرصى چند نان خشك برمی‌داشتم و براى آموختن حديث بيرون می‌رفتم و بر كنار نهر عيسى می‌نشستم، آن نان را بدون آب نمی‌توانستم بخورم، پس لقمه ‏اى نان می‌خوردم و با آن جرعه‏ اى آب می‌ نوشيدم، چشم همت من چيزى جز لذت كسب دانش نمى‏ ديد. شيفته مطالعه بود. خود می‌نويسد:از مطالعه سير نمی‌شوم، فهرست كتاب هاى وقف شده بر مدرسه نظاميه را كه بالغ بر ۶۰۰۰ مجلد است، ديده‏ ام،...بيش از ۲۰۰۰۰ مجلد مطالعه كرده ‏ام و هنوز در طلب آموختنم.
تحصيلات و استادان‏ ابن جوزى‏
آنچه ابن جوزى در مشيخه و وفيات المنتظم در باب مشايخ خود آورده است، تصوير نسبتا روشنى از آموختههاى او به دست
می‌دهد و با توجه به تاريخ درگذشت استادانش معلوم می‌شود كه وى در دوران كودكى و نوجوانى در مجالس درس بسيارى از بزرگان علم و ادب حضور يافته و از آنان در علوم متداول زمان اجازه كتبى يا شفاهى اخذ كرده است. وى در المنتظم، به ويژه در وفيات آن بيش از ۷۰ تن و در مشيخه ۸۹ تن از استادان خود را نام مى ‏برد كه بسيارى از آنان به وى اجازه روايت داده ‏اند.

برخى از مشهورترين استادان ابن جوزى‏: از جمله استادانی که ابن جوزی از آنها بهره جسته است می‌توان به افراد زیر اشاره کرد:
۱- ابو الفضل محمد بن ناصر بغدادى(۴۶۷-۵۵۰) معروف به سلامى. ۲- ابو القاسم على بن يعلى علوى هروى‏ ۳- ابو السعادات احمد بن احمد. ۴- فاطمه بنت حسين بن حسن بن فضلويه رازى. ۵- ابو نصر احمد بن محمد بن عبد القاهر طوسى. ۶- ابو القاسم هبة الله بن محمد شيبانى كاتب. ۷- ابو بكر محمد بن عبد الله عامرى. ۸- ابو القاسم نصر بن حسين مقرى معروف به ابن حبار. ۹- ابو بكر احمد بن محمد بن احمد دينورى . ۱۰- ابو البركات سعد الله بن محمد بن على بن احمدى
اوضاع و احوال روزگار ابن جوزى‏
دوران زندگى ابن جوزى مقارن با خلافت ۶ تن از خلفاى عباسى است.بغداد در اين روزگار همچون ديگر شهرها و مانند بسيارى از دوران هاى ديگر پر آشوب و محل برخورد تعصب آميز بين فرقه‏ هاى مختلف و گروه هاى كلامى و مذاهب فقهى بود كه به صورت هاى گوناگون، مانند مناظره، مجادله و منازعات شديد، جلوه‏ گر
می‌شد.در اين برخوردها با انتقال قدرت از خليفه ‏اى به خليفه ديگر و گاه با عزل و نصب وزيرى، يا با روى كار آمدن اميرى، فرقه‏ اى يا گروهى بر ديگر گروه ها تفوق مى ‏يافت. همچنين گاه اتفاق می‌افتاد كه برخى از علما با قدرت بيان يا شخصيت علمى يا مذهبى خويش خليفه يا وزيرى را متمايل به مذهب خويش سازند و موجبات برترى گروه و رونق مذهب خويش را فراهم آورند و مخالفان را از صحنه خارج و منزوى كنند. منازعات و اختلافات فرقه ‏ها و مذاهب گاه چنان بالا می‌گرفت كه منتهى به منع وعاظ از جلوس بر منبر مى ‏شد. تشيع در اين دوران نيرو گرفته بود. در اين دوران، تصوف نيز زمينه مساعدى  براى رشد يافت. ابن جوزى در صيد الخاطر تصويرى از روزگار خود ارائه می‌كند. (درباره مردم، مدارس، رباطها و خانقاه ها، دولتمردان و...). ابن جوزى روزگار خويش را دوران ريا، شهرت طلبى، عوام فريبى و مريد پرورى می‌خواند.
نكته تأمل برانگيز در عصر ابن جوزى (قرن ۶ قمری/۱۲ میلادی) سكوت نسبتا آشكار دستگاه خلافت و بزرگان بغداد در برابر يكى از بزرگترين رويدادهاى تاريخ جهان، يعنى جنگ هاى صليبى (۴۹۰-۶۹۰ ق/۱۰۹۴-۱۲۹۱ م) است كه ميان مسلمانان و مسيحيان و به بيانى ديگر ميان شرق و غرب، نزديك به ۲۰۰ سال ادامه داشت. ابن جوزى به عنوان مسلمانى دانشمند و مورخ روزگار خود تقريبا معاصر و شاهد دو دور، از اين جنگ ها بوده است به دوره فتوحات صليبيان يعنى تصرف بخش بزرگى از شام و تشكيل امارت نشين هاى لاتينى در شهرهاى بيت المقدس، انطاكيه، طرابلس و رها، و دوره واكنش مسلمانان در مقابل صليبيان به سركردگى سرداران رشيد جامعه اسلامى چون عماد الدين زنگى، نور الدين زنگى و سپس صلاح الدين ايوبى و باز پس گيرى بيت المقدس و ديگر شهرهاى مهم كه تقريبا خود جوش و بى ارتباط با مركز خلافت تحقق يافت.
خلفاى ناتوان عباسى، امرا و وزراى جاه طلب و علماى غافل بغداد چنان سرگرم بازيها و كشمكش هاى مذهبى بودند كه نه تنها اقدامى در برانگيختن مسلمانان و گسيل كردن نيرو براى مقابله انجام نگرفت، بلكه استمداد مكرر گروه هايى از مردم جنگ زده شام كه به بغداد پناه مى‏ آوردند، نيز بى پاسخ ماند.
در آثار ابن جوزى هم، چنانكه انتظار
می‌رود به نكاتى كه حكايت از همدردى و نگرانى وى در برابر اين تصادم بزرگ كند، بر نمی‌خوريم، حتى در المنتظم، بزرگترين تأليف تاريخى او نيز بجز خبرهايى كوتاه از اين درگيريها كه گاه از لابه‏ لاى حوادث هر سال به دست می‌آيد، چيز قابل توجهى نمی‌يابيم.
زندگى اجتماعى فرهنگى‏

می‌توان گفت كه زندگى اجتماعى- فرهنگى ابن جوزى با نخستين مجالس وعظ وى (نخستين بار در ۹ سالگى بود كه بر منبر رفت.)آغاز می‌شود و بيشترين مايه شهرت وى نيز همين بعد زندگانى اوست كه تا پايان عمر در آثار خود او و ديگران منعكس شده است.
ابن جوزى در زمان وزارت ابن هبيره با سخنراني هاى خويش كه هر جمعه در منزل او برگزار
می‌شد، به شهرت رسيد. خطوط اصلى محتواى خطبههاى وى احياء قدرت خلافت، دفاع شديد از سنت، رد بدعت و مخالفت با اهل بدعت، ستايش از امام احمد و پيروان او و سرزنش مخالفان آنان بود. در مجالس وعظ ابن جوزى خلفا، وزرا، دانشمندان و بزرگان شركت مى‏ كردند.در دوره خلافت المستضى‏، ابن جوزى به اوج شهرت خويش رسيد، تا آنجا كه به عنوان بزرگترين واعظ حنبليان شناخته می‌شد. گفته شده كه شمار شركت كنندگان اين مجالس گاه به ۱۰۰ هزار تن می‌رسيده است. در اين مجالس غالبا عده زيادى از روى تنبه توبه می‌كردند و بعضى از شدت تأثر موى از سر می‌كندند.
به گفته خود او، بيش از ۱۰۰ هزار تن به دست او توبه كردند و بيش از ۱۰۰ هزار تن به دست وى اسلام آوردند. ولى سبط او
می‌نويسد: ۱۰۰۰ تن يهودى و نصرانى به دست وى مسلمان شدند.
از كارهاى بى سابقه ابن جوزى بيان يك دوره تفسير قرآن بر منبر است. خود
می‌گويد: در ۱۷ جمادى الاول ۵۷۰ قمری، تفسير قرآن را بر منبر به پايان رساندم. پس در همانجا سجده شكر به جاى آوردم.
ابن جوزى در مجالسى كه خليفه حاضر بود، به موعظه وى
می‌پرداخت.
تدريس و شاگردان‏ ابن جوزى‏
جز خطابه و وعظ، تدريس، بخش مهمى از زندگى اجتماعى ابن جوزى را در بر
می‌گرفت. وى استادى بزرگ و مدرسى توانا بود و چنانكه خود مى ‏گويد در پنج مدرسه تدريس می‌كرده است.
گروه زيادى در رشتههاى مختلف علمى از ابن جوزى بهره ‏مند شده و جمعى كتاب هايى را نزد او خوانده‏ اند، از آن جمله‏ اند: طلحه العلثى و ابو عبد الله بن تيميه، خطيب حرّان. گروه بيشمارى از امامان، حافظان، فقيهان و جز اينان، حديث از وى شنيده و تصانيفش را بر او خوانده‏ اند.
گروهى نيز از او روايت كرده ‏اند كه از آن جمله ‏اند: پسرش محيى الدين يوسف، پسر ديگرش على ناسخ، نوه ‏اش، شمس الدين يوسف (معروف به سبط ابن جوزى). شيخ موفق الدين ابن قدامة، حافظ عبد الغنى، ابن قطيعى، ابن نجار، ابن خليل و نجيب عبد اللطيف حرانى كه آخرين شاگرد وى در سماع حديث بوده است.
گروهى ديگر از او اجازه روايت اخذ كرده‏ اند،از آن جمله ‏اند: ابن جبير اندلسى، زكى الدين عبد العظيم منذرى، صائن الدين محمد بن انجب ال بغدادى، تا صح الدين بن حنبلى واعظ، احمد بن ابى الخير و الفز على بن بخارى كه آخرين اينان بوده است.
منازعات دينى- سياسى‏ ابن جوزى‏
ابن جوزى جز وعظ و تدريس و گاه شركت در مناظرات علماى مذاهب مختلف و تأليف كه تقريبا سراسر اوقات او را اشغال
می‌كرد، به كارى ديگر نپرداخت و حتى جز براى سفر حج از بغداد خارج نشد. با آنكه خلفا و صاحبان قدرت بدو عنايت داشتند، هيچ سمت رسمى و سياسى بر عهده نگرفت. منازعات و مبارزات او در خطابه ‏ها و جلسات درس با فرقه‏ ها و گروه هايى كه وى آنان را اهل بدعت مى‏ شمرد و نيز اقدامات شديدى كه وى به عنوان مسئول مبارزه با بدعت ها به عمل آورد، موجب گرفتارى او در سالهاى پايانى عمر شد. ابن جوزى ۵ سال از عمرش را در خانه‏ اى در« درب الديوان» بازداشت بود، بر خانه و كتابخانه او مهر نهاده و خانواده ‏اش را پراكنده كردند. و اين امر به سبب فعاليت وى عليه عبد السلام بن عبد الوهاب بن عبد القادر جيلى بود.
ابن جوزى در آن زمان با اينكه ۸۰ سال از عمرش مى ‏گذشت همه كارهاى خويش را خود انجام
می‌داد، و حتى اجازه نداشت براى استحمام يا كارى ديگر از خانه خارج شود. وى در ۵۹۵ قمری آزاد و به بغداد بازگشت و چون گذشته به وعظ و درس و تأليف سرگرم بود تا درگذشت.
عقايد و آرا ابن جوزى‏
ابن جوزى با اينكه به عنوان شخصيت ممتاز حنبليان در روزگار خويش شناخته شده است و معاصران او شوكت و رونق مذهب حنبلى را بر اثر مجاهدات و شخصيت علمى او
می‌دانسته ‏اند. اما برخى هم مذهبانش درباره او گفته ‏اند، « از تصانيف وى در سنت و از روش وى در پيروى از سنت خشنود نيستيم». وجود برخى تأويل‏ ها در سخنان وى سبب ناخشنودى آنان گرويده بود. كتابى نيز در رد بر مانع  لعنت يزيد بنام « الرد على المتعصب العنيد المانع من زم يزيد» نوشته است.
ستايش هاى ابن جوزى از اهل بيت(ع) نظير ذكر فضايل على عليه السلام و حضرت فاطمه(س) و ذكر رواياتى در ستايش حضرت امام حسين عليه السلام، و نقل حديث از برخى امامان معصوم بعضى از بزرگان شيعه را بر آن داشته كه در باب شيعه بودن ابن جوزى سخن گويند (خوانسارى ۵/۳۸). امّا سخنان وى در برخى كتابها از جمله «تلبيس ابليس» و مخالفت بنيادى وى با برخى عقايد شيعه به عنوان بدعت و مخالفت علنى ايشان با فاطميان به همراه شواهد ديگر، تشيع وى را نفى
می‌كند. با اين حال معرفت و ارادت او را نسبت به على عليه السلام نمی‌توان انكار كرد. وى فصلى از كتاب صيد الخاطر را با عنوان « الحق مع على بن ابى طالب» به بيان منزلت والاى آن حضرت نزد پيامبر اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اختصاص داده است.
ابن جوزى درباره گروه هاى مردم نظراتى شگفت انگيز دارد: وى نخست مردم را به عالم و جاهل و آنگاه جهال را به دسته ‏هاى مختلف تقسيم كرده است.او علما را به مبتديان، متوسطان و مشهوران تقسيم مى‏ كند و درباره هر كدام نظراتى ابراز
می‌كند.
ابن جوزى در باب هفتم از تلبيس ابليس
می‌نويسد: شريعت سياست الهى است و محال است كه در آن خللى باشد. وى ولايت و حكومت را به شرط مراعات مصالح رعايا و اجراى عدل و پرهيز از ستم خطيرترين و والاترين منزلت پس از پيامبرى معرفى می‌كند.
سيماى ابن جوزى و فرزندان وى‏
ابن جوزى را خوش سيما، شيرين شمايل با صدايى نرم و حركات موزون وصف كرده‏ اند. از وى سه پسر به نامه اى ابو بكر عبد العزيز، ابو القاسم على و ابو محمد يوسف و شش دختر باقى مانده است كه همگى از وى و ديگران حديث شنيده ‏اند.
وفات‏ ابن جوزى‏
وى پس از آخرين وعظ خود در ۱۷ رمضان ۵۹۷ قمری بيمار شد و پس از ۵ روز در شب جمعه ميان نماز مغرب و عشا در خانه خود در قطفتا( محله ‏اى در شرق بغداد) درگذشت. تشييع جنازه با شكوهى از وى به عمل آمد. انبوه جمعيت سبب شد كه بزرگان مذهب نتوانستند بر او نماز بگزارند و از كفن او جز اندكى باقى نماند.
آثار و تالیفات ابن جوزى‏
ابن جوزى از سيزده سالگى به تأليف پرداخت و از آنجا كه تا پايان عمر از نوشتن باز نايستاد، شمار آثارش بسيار است. قدرت شگفت انگيزش نيز او را يارى داده است. خود او
می‌گويد « بيش از ۳۶۰ تصنيف است كه برخى از آنها ۲۰ مجلد و برخى فقط يك جزوه است» و در اواخر عمر می‌گفت: « من با اين دو انگشتم ۲۰۰۰ مجلد كتاب نوشته‏ ام » گفته ‏اند: اگر شمار جزواتى را كه نوشته است بر روزهاى زندگانى وى تقسيم كنند، معلوم مى ‏شود كه وى در هر روز 9 جزوه كتابت كرده است.درباره طبرى نيز گفته ‏اند كه روزى ۴۰ صفحه كتابت می‌كرده است.
همچنين نوشته‏ اند كه ابن جوزى تراشه قلم هايى را كه با آنها احاديث پيامبر اكرم 
صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را می‌نوشته، گرد آورده بود. هنگام مرگ وصيت كرد كه آب غسل او را با آنها گرم كنند، چنين كردند. اين تراشه ‏ها بيش از مقدار مورد نياز بود. افراد مختلف فهرست هاى زيادى بر آثار وى نوشته ‏اند،از جمله فهرستى نيز از خود مؤلف نقل می‌شود. آثار بازمانده از وى حدود ۳۸۴ اثر می‌باشد كه با توجه به گزارش مؤلف از آثار خود(۲۰۰۰ اثر) می‌توان حدس زد كه بخشى از آنها در حوادث گوناگون از بين رفته است.
از فهرست هاى متقدمان كه بگذريم، سيد عبد الحميد علوچى كتابى با عنوان مؤلفات ابن جوزى نوشته و در آن به شمارش و طبقه‏ بندى آثار او پرداخته است. از ميان آثار بازمانده ابن جوزى المنتظم فى تاريخ الملوك و الامم در ده جلد بزرگ، تلبيس ابليس در ۱۳ باب، و زاد المسير در تفسير قرآن، از مهم‏ترين آثار وى به شمار
می‌آيد. موضوعات متعددى كه ايشان در آنها تأليف دارد، عبارتند از:۱ - قرآن و علوم قرآن،۲- حديث و رجال حديث و علوم آن، ۳- مذاهب و عقايد و اصول و فقه، ۴- وعظ و اخلاق و رياضيات، ۵- طب، ۶ - شعر و لغت، ۷- تاريخ و جغرافيا، سير و حكايات. علوچى از ۳۸۴ اثر ابن جوزى ۱۳۹ كتاب را به عنوان خطى معرفى كرده و نام كتابخانه ‏هايى را كه اين نسخه ‏ها در آنها نگهدارى می‌شود، آورده و آنها را طبقه‏ بندى نموده است.
دانشمندان در ارزيابى آثار ابن جوزى نظرات گوناگونى اظهار كرده و برخى نقدهايى بر آنها وارد نموده ‏اند. از ديگر آثار قرآن پژوهى ابن جوزى مى‏ توان از فنون الافنان فى عيون علوم القرآن، المصفى باكفّ اهل الرسوخ فى الناسخ و المنسوخ، نزهة الاعين النواظر فى علم الوجوه و النظائر، تذكرة الاريب فى علم التفسير، المغنى فى التفسير، تيسير البيان فى تفسير القرآن و عمدة الراسخ فى معرفة المنسوخ و الناسخ، نام برد.

منبع : مجموعه سیره معصومین